loading...
پايگاه اينترنتي نهاد
آخرین ارسال های انجمن
tanha358 بازدید : 1400 یکشنبه 04 اسفند 1392 نظرات (0)

 

داستان گربه را دم حجله کشتن 
 

میگویند در ایام قدیم دختری تندخو و بد اخلاق وجود داشته که هیج کس حاضر به ازدواج با او نبوده است. پس از چندی پسری از اهالی شهامت به خرج می دهد و تصمیم می گیرد که با وی ازدواج کند. بر خلاف نظر همه ، او میگوید که میتواند دخترک را رام کند. خلاصه پس از مراسم عروسی ، عروس و داماد وارد حجله میشوند و....  چند دقیقه از زفاف که میگذرد پسرک احساس تشنگی میکند . گربه ای در اتاق وجود داشته از او میخواهد که آب بیاورد. چند بار تکرار میکند که ای گربه برو و برای من آب بیاور. گربه بیچاره که از همه جا بی خبر بوده از جایش تکان نمی خورد تا اینکه مرد جوان چاقویش را از غلاف بیرون می کشد و سر از تن گربه جدا میکند. سپس رو یه دختر میکند و میگوید برو آب بیار....

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
این وب سایت جهت رفع نیاز های کاربران می باشد چنانچه مایل هستید در قسمت تالار با هم انجمن این وب سایت را راه اندازی خواهیم کرد شما می توانید با ثبت نام در این وب سایت ما را در این امر خیر یاری فرمایید .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    طرفدار کدوم تیم هستید؟
    بهترین خواننده مورد علاقه شما؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 764
  • کل نظرات : 250
  • افراد آنلاین : 60
  • تعداد اعضا : 497
  • آی پی امروز : 317
  • آی پی دیروز : 204
  • بازدید امروز : 490
  • باردید دیروز : 689
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 6,156
  • بازدید ماه : 6,156
  • بازدید سال : 164,676
  • بازدید کلی : 4,189,096